پدربزرگ من.چیز زیادی ازش یادم نمیاد جز اینکه شطرنج بازی کردن رو بهم یاد داد. هر بار که بازیمون تموم میشد و مهره ها رو توی جعبه ش میذاشتیم، یه چیز بهم می گفت، هنوز صدای آرومش تو گوشمه:" میبینی کرول! زندگی مثل شطرنجه، وقتی بازی تموم میشه همه مهره ها، پیاده ها، شاه ها و وزیرها‌ همه به یک جعبه برمیگردن."


دروغگویی روی مبل/lying on the couch

اروین دی یالوم


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دنیای مکمل البرز درمان پوست ساخت و ساز مدرن - سازه های سبک صنعتی Timothy دختر آسمانی avasokoot دانلود نرم افزار اندروید EMAM14 فروشگاه اينترنتي جينگوبينگو ایلیا اسپرت .تعمیرانواع تردمیل